گیر ویران بر تن پوش
زنگار زمان 'ها بر چنگال ویران رها شده ، تن پوش گم شده را در آغوش خوابیده گرفته است. در گوشه این جهان بیپایان، رقص حیوانات به دور از حس ما تکرار می یابد. سکوت در این تن پوش ویران زنگ می زند و شاعر he
زنگار زمان 'ها بر چنگال ویران رها شده ، تن پوش گم شده را در آغوش خوابیده گرفته است. در گوشه این جهان بیپایان، رقص حیوانات به دور از حس ما تکرار می یابد. سکوت در این تن پوش ویران زنگ می زند و شاعر he